هویت ایران امروز؛ چالش یا بحران؟!
ذات ایرانیان بدون تغییر در حال استقامت فرهنگی است و پیرامون ذات باید در عرصه سبک زندگی تولیدگری فرهنگی داشته باشد
گفتگوی اختصاصی مدرسه تفکر و نوآوری نگاه با دکتر موسی نجفی پیرامون هویت ایران امروز با محوریت حوادث اخیر
مدرسه نگاه: روایت شما از حال و روز مردم ایران چیست؟! این سوال صرفا ناظر به فضای کنونی کشور نیست بلکه مقصود وضعیت مردم ایران و جهت حرکتشان است که طبعا شامل فضای کنونی کشور نیز میشود.
ناتوانی جامعه شناسی در تحلیل حوادث اخیر
معتقدم فرق مسائل جامعه شناسان با فیلسوفان تاریخ در این است که مسائل جامعه شناسان ذاتی نیست، مثلا جامعه شناسان آسیب های اجتماعی در رابطه با اعتیاد را بررسی میکنند، اعتیاد هیچگاه ذات یک جامعه نیست، یک آسیبی است که جوانان دچار آن میشود، جامعه شناس نمیتواند میان ذات و عرض فرق قائل شود.
مباحث جامعه شناسی و فضاهای عددی و کمّی، خیلی نمیتوانند ماهیت یک جامعه را نشان دهند. اینجا باید کمک بگیریم از علمی بالاتر، یعنی فلسفۀ سیاسی که از جامعه شناسی عمیق تر است و بالاتر از هردو خودِ فلسفه تاریخ است که میتواند در سیر تاریخ به ما کمک کند. بنابراین مباحث جامعه شناسی توانایی تحلیل اتفاقات اخیر را ندارد و خیلی ضعیف است برای این کار. به همین علت است که اینها شاخص زیادی برای ارزیابی وضعیت جامعه ندارد.
رسانه، دخالت خارجی و مشکلات اقتصادی سه عنصر مؤثر در افزایش اعتراضات و شکل گیری اغتشاشات
حتی اگر بخواهیم از منظر جامعه شناسی نگاه کنیم، یعنی عرضها را بررسی کنیم _ذات که هیچ_، سه مولفه را باید بگذاریم کنار تا ببینیم آخرش چه چیزی باقی میماند؛ ۱. رسانه؛ که خیلی ضریب میدهد و مثل این است که شما یک مورچه را زیر ذره بین قرار دهید که مورچه بیش از اندازه بزرگ میشود و لازم است ذره بین را برداریم. ۲. دخالت خارجی؛ که خیلی شدید است و کمتر در تاریخ ایران سراغ داریم چنین دخالتی به این حجم داشته باشیم. و ۳. مشکلات اقتصادی؛ که باید اقتصادی نگاهشان کرد و به فاز سیاسی نبرد.
اگر این سه عامل را حذف کنیم چقدر اعتراض باقی میماند؟! به نظر من خیلی کم! بله هرکجا آسیب باشد تهدید هم هست و حتما یک آسیبی وجود دارد، شکی نیست، اما فرق میکند، دکترِ ماهر است که متوجه میشود این آسیب یک سرماخوردگی است یا یک سرطان. اینها میخواهند سرطان جلوهدهند، سرطانی که شیمیدرمانی آن هم گذشته است و فقط به مرگ بیمار است که مشکلات حل میشود.
تفاوت حرکت انقلابی امام خمینی و اتفاقات اخیر
دکتر نجفی معتقدند آن عناصری که امام خمینی روی آنها تأکید کرد مثل دین، شرایع دینی، عدالت، استقلال، آزادی و مردم را حول آنان به انسجام انقلابی رساند در متن جامعۀ ایرانی موجود بود برخلاف اتفاقات کشور که پایۀ درونی ندارد، در این باره ایشان چنین گفتند: این عناصر را ما درست نکردیم، اینها وجود داشت و امام از اینها استفاده کرد، به خلاف وضعیت فعلی که هیچ عنصری برایش وجود ندارد و اگر شما این مشکلات اقتصادی و تبلیغات رسانه ای و دخالت خارجی را بردارید، عنصری وجود ندارد. تنها چیزی که میماند، «سبک زندگی» است که به نظرم جدی است و بازمی گردد به همان بحث تمدنی که ما به رقابت تمدنی با غرب رسیده ایم و یکی از مظاهر آن سبک زندگی است و یکی از مولفه هایش حجاب است و این از همان دوران پهلوی نیز وجود دارد.
ما به طرف تمدن می رویم و اقتضائاتی دارد که آنها را آقا گفتند، مثل جنبش نرم افزاری، اقتصاد مقاومتی، تحول در علوم انسانی و بومی سازی علم و الگوی اسلامی_ایرانیِ پیشرفت؛ خب همۀ اینها تفکر میخواهد و این تفکر را باید روشنفکر طراز انقلاب انجام دهد که این روشنفکر طراز هنوز در عرصه های مختلف درست نشده است. یعنی خود حوزه هنوز نتوانسته است اینرا تحویل دهد، دانشگاه هم وظیفۀ خودش نمیداند.
سبک زندگی با مرکزیتِ حجاب، نقطۀ کانونی نزاع تمدنی ایران با غرب مدرن در تاریخ معاصر
از زمانی که مدرنیزاسیون وارد ایران شد، مسئلۀ بانوان جدی بوده است و اصلا جدید نیست و تاکنون کش و قوس های فراوانی داشته است ، اساسا هر زمان بخواهد جامعه ایران از نظر فرهنگی دو تیکه شود، بحث بانوان و حجاب در نقطۀ مرکزی آن قرار میگیرد، مهمترین قضیه دوران پهلوی کشف حجاب است. این بزرگترین اختلافی بوده که شیعه با مدرنیزاسیون داشته، اصلا شیعه نمیتوانسته با این کنار بیاید.
اگر از من بپرسید، از منظر ذات و پیرامون، پیرامون آسیب دیده است و آسیب دیدن پیرامون هم به این علت است که ذات باید بتواند تولید داشته باشد، فرهنگ پیشرو باشد نه پیرو، مثل کاری که صفوی ها کردند، یعنی در حالی که ذات را با تشیع جلو می بردند، پیرامون را هم خودشان می ساختند. مثلا پدیده ای به نام حسینیه چیزی است که در فرهنگ شیعه باید دیده شود، مکانی که مسجد نیست اما مقدس است، ما در هیچ فرهنگی چنین چیزی سراغ نداریم
ذات انسان ایرانی از صفویه تا همین لحظه آسیبی ندیده است
معتقدم ذات هویت ایرانی آسیب ندیده و بزرگتر از این اتفاقات هم نمیتواند به آن آسیبی برساند، در این پانصدسال که تشیع با ملیت ایران یکسان شده است، هیچکس نتوانسته است نابودش کند. هویت چیزی نیست که مدام عوض شود، این جنگی است در پیرامون ذات انسان ایرانی که میان مدرنیته و مذهب است. البته چیز جدیدی هم نیست و از قدیم بوده است لکن این بار در ابعاد خیلی وسیعی به میدان آمده، اکنون هرچه داشتند را رو کردند، ما نیز باید همین کار را انجام دهیم. من این اتفاق را خیلی اتفاق خاصی نمیبینم.
مدرسه نگاه: مرز تغییر و عدم تغییر در ذات چیست؟! آیا مرز قابل ارزیابی ای برای تغییر یا عدم تغییر در ذات انسان ایرانی وجود دارد؟
رابطه اعتراضات و اغتشاشات اخیر و تغییرات فرهنگی در هویت انسان ایرانی
دکتر موسی نجفی: برخی به اشتباه فکر میکنند فرهنگ به خواست مردم یک زمان بستگی دارد، اصلا اینطور نیست؛ یعنی (اگر) تمام مردم نباشند، فرهنگ هست. فرهنگ مجموعۀ برآیندِ خواسته های من و شما نیست، ما خودمان در بستر فرهنگ قرار داریم، اینطور نیست که خودمان فرهنگ را صب تا شب بسازیم. چیزهایی در ما وجود دارد که اصلا ارادی نیستند، مثلا تولد شما ارادی نبود، پدر و مادرتان را خودتان انتخاب نکرده و در این زمان به دنیا آمدن از اراده شما خارج است. این میشود فرهنگ، شما در آن زندگی میکنید، چون داخل آب هستیم متوجه نیستیم. فکر میکنیم هرزمان که اراده کردیم و چهار نفر جوان دور هم جمع شدیم، میتوانیم دنیا را کن فیکون کنیم، اینها توهمات فضای مجازی است که برخی جوانان ما دچارش هستند، فکر میکنند مثل بازی های کامپیوتری است که شلیک کنند، دختر را از قلعه آزاد کنند و با آن ازدواج کنند. فرهنگ قدرتش خیلی بیشتر است؛ از شبکه امامزاده ها بگیرید تا مساجد و مراسمات و آیین های ملی و همه روی هم میشود فرهنگ و لازم است فرهنگ را در سیر تاریخی دید که این سیر تاریخی هم قابل تغییر توسط شما نیست. از هرچه فکر کنید داخل این فرهنگ هست، مگر چقدر از آنرا میتوانید عوض کنید؟! با یک موبایل که همه اینها عوض نمیشود. البته اینرا خودم قبول دارم که فرهنگ باید خودش بالنده باشد، یعنی اگر نتواند پاسخگوی نیازها باشد خطرناک میشود اما تاکنون توانسته است.
مدرسه نگاه: با پذیرش عدم تغییر ذات انسان ایرانی، ارزیابی شما از وضعیت پیشرفت کشور که در پیرامون ذات رخ میدهد چگونه است؟! همچنین اگر به دنبال پیشرفت ایرانی_اسلامی باشیم باید چه شاخص هایی را در برابر شاخص های توسعه غربی مدنظر قرار دهیم؟!
استقلال سیاسی_فرهنگی مهم ترین شاخص توسعه ایران
دکتر نجفی: خود این انقلاب یک توسعه است، استقلالی که به ارمغان آورده یک توسعه است، در دنیایی که همه چیز غیرعادی است و تعادلی وجود ندارد، این چیز کمی نیست. استقلال از نظر من، مهم ترین شاخص توسعه است.
پیشرفت که فقط صنعت و فیزیک و شیمی نیست، خود استقلال پیشرفت است، توسعه است. ما در زمینۀ استقلال، مستقل ترین کشور جهان هستیم، یعنی به معنای واقعی هیچ دخالت خارجی ای در کشور ما وجود ندارد.
همچنین در صنایع بزرگ جهانی مثل موشکی و هسته ای توانسته ایم پیشرفت کنیم، واقعا برای ما افتخاری است. سرنوشت جنگ اوکراین و روسیه را تاحدودی پهپادهای ما رقم میزند، این شوخی نیست، کشوری که هیچگاه دیده نمیشد، حالا به قدری موثر است که تهدیدی برای ناتو محسوب میشود. یا درباره برجام همه قدرت های جهان آمدند که به ایران بگویند هسته ای نباش. همین قدر که نام ایران در معادلات جهانی مطرح است اگر پیشرفت نیست، پس چیست؟!
اینها افسانه است که روس ها و چینی ها در ایران نفود دارند، اینها هیچ نفوذی نه در رهبری دارند و نه در رئیس جمهور و وزرا. مثلا میگویند اینها نوکر روس ها و چینی ها شدند، شما فرهنگ چینی و روسی را در کجای کشور می بینید؟! قبلا که فرانسه در کشور نفوذ میکند، زبانش هم نفوذ میکند. الان رویای کدام جوان ماست که برود پکن یا موسکو؟! اساسا در رویای جوانان ما شرق جایی ندارد، اما اروپا و امریکا جای دارد.
اینکه گفتند سیاست نه غربی بله شرقی، دروغ است، هیچ نفوذ فرهنگیِ شرقی به معنای کمونیستی یا چینی یا روسی در کشور ما وجود ندارد. هیچ متفکر روسی ای برای متفکران ما، حتی برای حزب اللهی های ما جاذبه ندارد. همچنین برای هیچکدام از محافل خصوصیِ دینیِ ما، پوتین مردی مقدسی نیست و جاذبه ای ندارد. وقتی نفوذ فرهنگی نباشد، اساسا نفوذ مطرح نیست. مثلا در الجزایر هنوز خیلی ها فرانسوی حرف میزنند یا هند هنوز زبان انگلیسی یک زبان رقیب است برای زبان بومی آنها. بنابراین مهم ترین توسعه، استقلال است، چرا اینرا نبینیم؟! زمانی که جنگ سرد بود و دنیا میان دو ایدئولوژی مارکسیسم و لیبرالیسم تقسیم شده بود، ایران بین این دو قرار گرفت و هیچکدام را نپذیرفت، این مهم ترین شاهکار این انقلاب است.
مدرسه نگاه: از نظر شما مردم ایران از خودشان چه روایتی دارند؟! نسبت این روایت با هویت آنها چیست؟!
در وضعیت نامتعادل جنگی، توصیف روایت مردم از خویشتن ممکن نیست
دکتر نجفی: جنگ، جنگ نامتعادلی است. شما سوالی دارید و در جایی که یک فضای احساسی و غیرواقعی و مجازی حاکم است، به دنبال جواب عقلانی می گردید. در این فضای مجازی ممکن است یک آدمی تحریک شود و فردی را بکشد، ولی وقتی زندان بیفتد و حقیقت را برایش روشن کنند، بفهمد که قتلی مرتکب شده و کار بدی کرده است. شما در فضایی از من سوال میکنید که میگویند ۱۸ برابر متوسط جهان، افکار عمومی ما تحت فشار جنگ روانی است. بنابراین امکان پاسخ صحیح و حقیقی به این سوال در وضعیت کنونی وجود ندارد.
دشمن به دنبال نگه داشتن جامعه در وضعیت هیجانی و احساسی است و حاکمیت باید آرامش و عقلانیت را حاکم کند
الان جامعه در وضعیت عادی نیست، دشمنان میخواهند آنرا در یک وضعیت هیجانی و احساسی نگهدارند. اتفاقا اصلا حاکمیت نیاز به احساسات، خشونت و تند کردن ماجرا ندارد و هرچه مسائل عقلانی تر شود و آرامش حاکم شود بیشتر به نفع جامعه است. آنها هستند که نیاز دارند یارگیری و سربازگیری کنند، این طرف به چنین چیزی نیازی ندارد. فلذا عقلانیت هرچه بیشتر حاکم شود، جامعه آن جوابِ هویتی را پیدا میکند. غیر از قشر جوان که خیلی احساسی است و زود واکنش نشان میدهد، به نظر میرسد که جامعه به طرف آن عقلانیت حرکت کرده است و برای همین است که دشمنان به دنبال کشته سازی هستند تا جامعه را به هیجان کاذب برسانند.
مدرسه نگاه : آیا خوانش کنونی از دین همان خوانش اول انقلاب است و اسلام خط کشی شده در جامعه پیاده نمیشود؟!
اسلام حداکثری و پذیرش تکثرات فرهنگی در جمهوری اسلامی
دربارۀ شعار زن، زندگی، آزادی که اینها میگویند شما توجه کنید، واقعا قدرتی که زن ایرانی داره، حتی زن سنتی ما و نقشی که در خانواده دارد، زن غربی ندارد. بله زن مثل مرد نمیرود کار کند اما یک قدرت معنوی و ساختاری در نظام خانوادگی و عشیره ای دارد که هیچ زنی در دنیا ندارد. چرا اینرا نگاه نمیکنیم؟! اینها صرفاً پوشش را ملاک میگیرند و زنی را آزادتر میدانند که برهنه تر باشد، خب این ملاک را ما نداریم اما در ملاک های دیگر زنان در ایران بسیار قدرتمند هستند. از نظر قوانین اسلامی هم که از مهریه و ارث و نفقه برخوردارند و باید در مباحث حقوقی بحث کنند. این خطکشی سلیقه ها که میگویید کجاست؟!
یکی از ویژگی های تعلق تمدنی، تنوع تعلقات فرهنگی است که این در اسلام وجود دارد منتها در مدل خودش. شما نمیتوانید بگویید ما قائل به تمدن اسلامی هستیم و تکثر فرهنگی را میخواهیم اما برای تحقق این تکثر فرهنگی قصد داریم ملاک های تمدن غربی را بگیریم. اینجا اگر قرار باشد گفتمان مخصوص خودش باشد، شاخص های خودش را هم دارد. اینجا آزادی در همجنسگرایی را آزادی نمیداند عین اسارت میداند. اینجا فحشا را نمیتواند قبول کند. مرزهای ما در آزادی هم فرق میکند. شما نمیتوانید این تمدن را با ملاک های غربی بسنجید، ملاک های خودش را دارد؛ یعنی زن را، حرمت انسان را، عزت نفس را، همه اینها را با ملاک های خودش نگاه میکند. بنابراین اینکه میگویید خطکشی های سلیقه ای داریم را قبول ندارم، جامعه ما از نظر تنوع و سلیقه فوق العاده آزاد است. اصلا هیچگاه یک حزب اللهی به یک کرواتی حمله نمیکند اما عکسش شده، اینها الان شروع کردند به کسی که مقداری محاسن دارد یا چادری است حمله میکنند، این یعنی چی؟! ما اصلا نداشتیم کسی که فرم قیافه اش غربی باشد و پاپیون داشته باشد، بچه حزبالله یها بریزند سرش و تا حد مرگ او را بزنند، حتی یک مورد چنین چیزی نداشتیم. حتی شما به تنوع غذاییِ ما نگاه کنید، ما هیچگاه محدودیت هایی که کمونیستها برای مکدونالد داشتند را نداشتیم، به راحتی فست فودها وارد زندگیِ ما شدند. یا حتی مدل موهای متنوع، الان در کره شمالی کسی حق ندارد مثل رهبر آنجا موهایش را اصلاح کند. اصلا هیچگاه در کشور ما از این قوانینی که کمونیست ها یا جوامع بسته دارند، نداشتیم. این آزادی ها ریشه در فرهنگ شیعی ما دارد. حتی احکام فقهی؛ مثلا مراجع ماهواره را حرام اعلام کردند، کسی گوش نکرد، کسی هم کاری نداشت. مثلا رفتند کسی که ماهواره دارد را ببرند زندان؟! یک جریمه ای بود آن اوایل که آن هم رها شد. یا مثلا دوچرخه سواری بانوان که ظاهرا از نظر فقهی اشکال دارد، به راحتی اینرا در خیابانها میبینیم که وجود دارد و کاری با آنها نداشته و ندارند. ما چنین فشارهایی که در می آورند که اسارت زن و این حرفها، نمیبینیم. یکی از ویژگی هایی که ما باید داشته باشیم این است که چهره خوبی از خودمان نشان دهیم. آنها در سیاه جلوه دادن طرف مقابل واقعا استادند.
دیدگاهتان را بنویسید