فراغت و سرگرمی از منظر اندیشمندان غرب
- منبع: وبلاگ اوقات فراغت
- گرداوری از : محمد حسین قربانی
ارسطو
از دیدگاه ارسطو، فراغت «زمانی اضافی»، «زمانی برای خود» یا «زمانی برای آرامش» میباشد. وی در کتاب نیکوماخوس در مبحث لذت و نیکبختی میگوید: نیکبختی مستلزم فراغت است. ما کار میکنیم برای اینکه اوقات فراغت داشته باشیم و جنگ میکنیم برای اینکه بتوانیم در حال صلح زندگی کنیم.
فضایل عملی با امور سیاسی یا نظامی ارتباط دارند، ولی به حکم تجربه، فعالیت در این حوزهها با فراغت سازگار نیست. ارسطو ضمن بیان اینکه مردم، کسی را که همه اوقاتش را به تفریح و مزاح میگذراند، لگام گسیخته میخوانند و چنین افرادی را «ضعیف النفس» میداند. در استدلال خود بیان میکند تفریح و مزاح وسیلهای برای استراحت از کار است و دل بسته تفریح در استفاده از این ابزار به افراط میگراید.
وی همچنین در کتاب نیکوماخوس درباره دوستی بر این باور است که حضور دوستان به هنگام نیکبختی سبب میشود که وقت را با خوشی و شادمانی بگذرانیم و از آگاهی بر اینکه آنان از نیکبختی ما شادمان هستند لذت ببریم. زمانی که ما افرادی میبینیم که از موفقیت ما خوشحال میشوند حس خوبی به ما دست میدهد.
البته این موضوع نباید هدف فعالیت شود. هدف یک فعالیت و تلاش نباید خوشحالی دیگران باشد بلکه هدف یک تلاش، معنا داشتن ما در زندگی است. در مرحله اول ما خودمان باید از کار و فعالیتی که انجام میدهیم خوشحال باشیم و از آن لذت ببریم. ارسطو در باب لذت بردن و نیکبختی بیان میکند نیکبختی و بهرهمندی از فضایل در پرتو لذت بردن از آنها میسر است و بدون لذت نمیتوان از فضیلتی مانند عدالت حتی سخن گفت. ما باید از خوب بودن لذت ببریم تا خوب باشیم، باید از عدالت حتی اگر علیه ما باشد لذت ببریم تا بتوانیم عدالت را برقرار کنیم.
ارسطو همچنین درباره لذت و سعادت، سعادت را در تفریح نمیداند و میگوید مایه شگفتی میبود اگر غایت آدمی، تفریح بود و آدمی همه مشقات زندگی را برای تفریح تحمل میکرد. ما همه چیزها را برای چیزی دیگر میخواهیم به استثنای سعادت، چون سعادت غایت نهایی است. این تصور که فعالیت جدی و پر زحمت برای بازی و تفریح است خیالی کودکانه است.
ارسطو به افراد توصیه میکند به بطالت شادمان نباشند. همانطور که افلاطون به او توصیه کرد لذت، نگاه زودگذر است، اما اثرش بر جای میماند. بنابراین، از این لذت کوتاه باید دست برداشت و به دنبال کارهایی رفت که لذت پایدار به ارمغان آورد.
استانلی پارکر (Stanley Parker)
پارکر به سه طریق اوقات فراغت را تعریف کرده است:
۱- اگر بیست و چهار ساعت شبانه روز را در نظر بگیریم و آنگاه از میان آن زمان غیرفراغت را استخراج کنیم که شامل مواردی مانند کار، خواب، خوردن، برآورده ساختن نیازهای فیزیولوژیکی و مانند آنها خواهد بود. این شیوه یا تعریف را میتوان باقی مانده (Residual) نامید که نمونه مشخص آن در فرهنگ جامعه شناسی چنین آمده است: اوقات فراغت یعنی اختصاص وقت به کار، خواب و سایر ضروریات که آنها را از ۲۴ ساعت کم میکنیم و بدین ترتیب به وقت اضافه میرسیم که این تعریف در حال حاضر برای اوقات فراغت مناسب نیست و بیشتر برای زمان آزاد مناسب است.
۲- اوقات فراغت بخشی از زمان نیست بلکه کیفیتی از کار است یا کیفیتی مشخص است که در یک عمل مشهود است، براساس همین برداشت، برخی از جامعه شناسان نیز بر کیفیت آزادی موجود در اوقات فراغت تأکید میکنند، به عنوان نمونه، تورین صاحب نظر برجسته، اوقات فراغت را در آزادی از قوانین و هنجارهای جامعه تلقی میکند.
۳- فراغت زمانی است که هر فرد از کار با سایر وظایف آزاد است و ممکن است برای منظورهای مختلفی مثل استراحت و سرگرمی، دستاوردهای اجتماعی یا رشد شخصی مورد استفاده قرار دهد. این تعریف از نظر شخصی از سایر تعریفهای جناب پارکر برای اوقات فراغت مناسبتر است.
پارکر به صورت کلی مدعی است که ماهیت اوقات فراغت تنها در ارتباط با کار قابل درک است و به نوعی فراغت با کار معنا مییابد. او بیان میکند بدون کار، فراغتی هم وجود ندارد. طبق نظریه وی کار را تا آن اندازه میتوان به فراغت تبدیل کرد که علاوه بر آنکه ادامه و استمرار کار محسوب شود بتواند نگرش فرد را نسبت به کار اصلاح کند. اگر نارضایتی در کار وجود داشته باشد فراغت جنبه ترمیمی پیدا خواهد کرد و اگر کار رضایتبخش باشد فراغت جنبه تکمیلی پیدا میکند.
فرد کولتر (Fred Cealter)
کولتر به توسعه فراغت خارج از تحلیلهای رایج در سیاست اجتماعی میپردازد. اولین استدلال مطرح شده از جانب او در این زمینه این است که جایگاه فراغت در سیاست گذاری اجتماعی را باید در بحث آزادی و کنترل جستجو کرد. همان طور که سؤال اصلی نظریههای جامعهشناختی درباره فراغت آن است که چگونه گروهها و افراد جامعه در ساختار اجتماعی از آزادی و استقلال در فراغت برخوردارند و تا چه اندازه با محدودیت روبهرو هستند، برنامه ریزی فراغتی باید در پی آن باشد که تا چه حد میتوان با سیاست گذاری، این محدودیتها را رفع کرده و چگونه باید اوقات فراغت را تنظیم نمود. گرچه ممکن است تنظیم فراغت به نوعی محدودیت بینجامد.
آگوست کنت (Auguste Comte)
«کنت» فیلسوف فرانسوی که به عنوان بنیانگذار جامعهشناسی نوین و دکترین پوزیتیویسم شناخته میشود بر این باور است که زمان فراغت، همان زمان امکان توسعه و پیشرفت انسان است. آگوست کنت در گذشته بسیار دور شاید حرف اول و آخر اوقات فراغت را به خوبی بیان کرده است.
کارل مارکس (Karl Marx)
«مارکس» در عین اهمیتی که برای کار قائل است در شرایط مختلف دو گونه تأثیر برای آن نظر میگیرد یکی آنکه انسان، انسانیت خودش را در کار تحقق میبخشد و اگر از قید و بندها رهایی یابد جامعه نیز چهره انسانی خود را باز خواهد یافت و دیگر آن که انسان تحقیقا آزاد نیست مگر در خارج از حدود کار و انسان. انسانیت خود را فقط هنگامی تحقق میبخشد که مدت کار به میزان کافی تقلیل یابد تا او بتواند امکان پرداختن به چیز دیگری را دارا باشد. وی بر این باور است که مفهوم انسان تام یا کامل مخصوص افرادی است که در اثر کار از خود بیگانه نشده باشند. از نظر وی، انسان جامعه صنعتی متخصص است که برای انجام کاری تربیت شده و در واقع در بیشترین بخش هستی خویش، در فعالیت های جزئی خودش محبوس است، بنابراین بسیاری از استعدادها و شایستگیهای او که در امکان رشد و توسعه دارند بدون استفاده و بیارزش میشوند.
جفری دومازدیه (Joffre Dumazedier)
متولد ۳۰ دسامبر ۱۹۱۵ است و در یک خانواده متوسط در شمال فرانسه به دنیا آمد. او دانش آموخته دانشگاه سوربن است. وی در سال ۱۹۵۴، گروه مطالعات تفریحی و فرهنگ عامه را تأسیس کرد. در سال ۱۹۵۶ در آمستردام، وی با حدود بیست جامعه شناس آلمانی، آمریکایی، انگلیسی، برزیلی، هلندی، روسی و یوگسلاوی سابق، کمیته تحقیق در مورد اوقات فراغت، به عنوان مؤلفه ای از انجمن بین المللی جامعه شناسی را ایجاد کرد. او در ۲۵ سپتامبر ۲۰۰۲ چشم از جهان بست و در حدود ۸۷ سال زندگی خود خدمات بسیاری را در زمینه جامعه شناسی و اوقات فراغت به جهان ارائه کرد.
دومازدیه جامعه شناس فرانسوی برای فراغت به معنای امروزی پنج شرط در نظر میگیرد:
۱- فارغ از وظایف و اجبارهای مذهبی، اجتماعی، خانوادگی و … باشد.
۲- گزینش آزادانه فردی در آن مطرح است.
۳- جدا از فعالیتهای معیشتی باشد.
۴- نشاطآور باشد و احساس شادمانی به فرد بدهد.
۵- پاسخگوی نیازهای فردی باشد.
فراغت از نظر دومازدیه مجموعه فعالیتهایی است که شخص پس از رهایی از تعهدات و تکالیف شغلی و اجتماعی با میل و اشتیاق به آن میپردازد و هدف از آن تفریح، استراحت، توسعه دانش، به کمال رساندن شخصیت خویش، به ظهور درآوردن استعدادهای خلاق و بسط مشارکت اجتماعی است.
ماکس کاپلان (Max Kaplan)
متولد شهر میلواکی است. جامعه شناسی که موزیسین هم بود. دکتر کاپلان یک ویولونیست بود که در مورد آموزش موسیقی هم بسیار نوشته است. نوشتههای او از جامعهشناسی و موسیقی همچنان خوانندههای بسیاری دارد.
کاپلان در کتاب فراغت در آمریکا که یکی از کتابهای کلاسیک فراغت محسوب میشود ابعاد متعددی را برای فراغت در نظر گرفته است. از نظر او فراغت آنتی تز کار است؛ خاطرهای دلپذیر و نوعی تخلیه هیجانات روحی است. نوعی رهایی از وظایف اجتماعی، ادراک روانی آزادی و فعالیت فرهنگی است و سرانجام سرشتی از نوع بازی دارد.
خانم مارگارت مید (Margaret Mead)
در دسامبر ۱۹۰۱ در فیلادلفیای آمریکا به دنیا آمد. پدر وی، ادوارد شروود مید، استاد مالی در دانشکده وارتون دانشگاه پنسیلوانیا بود. او سابقه تدریس در دانشگاه پنسلوانیا دارد و در دانشگاه لینکلن گروه مردم شناسی خود را تأسیس کرد. ایشان در سال ۱۹۷۰ به دانشگاه رودآیلند به عنوان استاد برجسته جامعه شناسی و مردم شناسی پیوست. کتاب بلوغ در ساموئای او پرفروشترین کتاب در حوزه انسانشناسی تاکنون بوده است. او در اثر سرطان لوزالمعده در ۱۵ نوامبر ۱۹۷۸ درگذشت برای اطلاعات بیشتر راجع به ایشان میتوانید به این لینک مراجعه کنید.
مارگارت مید بین فراغت قدیم و جدید نمایز قائل شده است و درباره فراغت جدید نوشته است زمان آزاد شده از امر تولید به تدریج به زمان مصرف تبدیل شده است ولی هنوز فراغت تحت سلطه کار است از آن جهت فراغت زمان تجدید قوا است.
استیبنز (stebbins)
استیبنز یکی از محققین فراغت در رویکردی فراغت را به دوسته فراغت جدی و غیرجدی تقسیم میکند. استبینز این نظریه را با انجام تحقیق قومنگاری در بازیکنان بیسبال و فوتبال و … با این پیش فرض که در جامعه پستمدرن، اوقات فراغت جدی بهترین روش برای گذراندن وقتهای آزاد است، تدوین کرد. از دیدگاه وی فراغت جدی، فراغت منظم و سازمان یافتهای است که به صورت یک فعالیت غیرحرفهای و تفننی و داوطلبانه انجام میشود و شرکت کننده آن را مهم و جدی تلقی میکند. در مقابل فراغت غیرجدی، پاداش دهنده و لذتبخش است و آموزش خاصی نیاز ندارد.
فراغت جدی
فراغت جدی، پیگیری سیستماتیک یک فعالیت اصلی آماتوری، سرگرمکننده یا داوطلبانه است که به اندازه کافی قابل توجه، جالب و مؤثر برای شرکت کننده برای گذران زمانش است. بسیاری از افراد مشهور دنیا که بازیگر، ورزشکار، خواننده و … هستند به انجام فعالیتی خاص در زمان آزاد خود علاقه دارند.
آدمهای موفق میدانند که زندگی چیزی بیش از کار کردن است. همه انسانها نیاز دارند که خارج از حرفه خود استراحت کنند، تفریح کنند و به فعالیت و سرگرمی لذتبخشی مشغول شوند. این فعالیتها میتواند به موفقیت بیشتر آنها در حرفه هم حتی کمک کند. مثلا کتاب خواندن مداوم برای یک ورزشکار میتواند هوش و تمرکز او را افزایش دهد یا فعالیت ورزشی مداوم برای یک خواننده پاپ میتواند سلامت و انرژی فرد را ارتقا دهد.
به عنوان مثال بیل گیتس همیشه تنیس و ورق بازی را به عنوان یک فراغت جدی در زندگیش دنبال کرده است یا اپپرا وینفری هر زمانی که مشغول کار نباشد و وقت خالی پیدا کند، خود را مشغول کتابخوانی میکند. شرکت کنندگان در یک فراغت جدی با گذر زمان ترکیبی از مهارتهای ویژه برای خود پیدا میکنند که شامل دانش و تجربه و مهارت در زمینههای خاص میشود. واژه جدی در این نوع فراغت بیانگر اهمیت نوع فعالیت در زندگی روزمره افراد است. در سطح بالا حتی افراد فراغت خود را به حرفه خود تبدیل میکنند. مثل زمانی که فرد علاقمند به شطرنج به مدت طولانی و سخت روی بازی شطرنج تمرکز میکند و در نهایت به یک ورزشکار بزرگ این رشته تبدیل میشود.
براساس نظر استیبنز فعالیتهایی نظیر بازی، استراحت، تفریحات فعال و مکالمات اجتماعی میتواند در دستهبندی انواع فراغتهای جدی قرار بگیرند. فراغت جدی ۶ مولفه اصلی دارد:
۱- نیاز به پشتکار و ادامه فعالیت دارد.
۲- نیاز به ایستادگی در برابر خطر یا ترس را دارد.
۳- به مهارت، آموزش و دانش خاصی نیاز دارد.
۴- فواید پایدار و دائمی به دنبال دارد (مانند خودباوری، مشارکت اجتماعی، سلامت روحی و جسمی).
۵- به تطابق و سازگاری با شرایط و فعالیت انتخاب شده میانجامد.
۶- با تلاش مداوم در این فعالیتها، صفات منحصربه فرد و مثبتی به صورت پایدار در فرد به وجود میآید.
فراغت غیر جدی
فراغت غیر جدی مثل رفتن به یک شهربازی میماند که به قصد تفنن فقط صورت میگیرد و میروید تا انرژی خود را تخلیه کنید. شما وقتی سوار ترن هوایی میشوید نه مهارتی در شما ارتقا پیدا میکند نه دانشی در شما افزایش پیدا میکند. شما فقط با زدن چند جیغ و فریاد انرژی خود را تخلیه میکنید.
فراغت غیرجدی یا سطحی، فعالیتی گذرا و کوتاهمدت است که بلافاصله بعد از فعالیت ما را راضی میکند. چرت زدن، خوردن، ارضای نیاز جنسی و … در زمره این فراغت محسوب میشود.
در پایان به این نکته باید توجه کرد که شاید فراغت جدی سودمندی بسیاری به نسبت فراغت غیرجدی دارد اما فراغت غیرجدی هم در زندگی ما به مقداری نیاز است و نمیشود در کل زمانهای زندگی به یک فراغت جدی پرداخت.
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
همه چیز پولی نیست!
بر سر چه چیزی با غرب میجنگیم؟
معرفی دوره جامع مستوره۲
حجابِ خودخواهانه!
رسانه و تولید بردهی راضی
ارابهی آزادی
4 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
С тепловизором в лесу вы всегда заметите добычу, даже в
условиях плохой видимости.
Also visit my site :: тепловизор для военных
Простота использования тепловизоров делает их доступными даже для новичков.
Also visit my web-site … купить тепловизоры для военных – okna-samara.com.ru –
Тепловизоры позволяют охотникам избегать ситуаций, когда зверь находится слишком
близко.
Feel free to visit my web blog … купить тепловизоры для охоты (teplovizor.co.ua)
I really like your blog.. very nice colors & theme.
Did you create this website yourself or did you hire someone to do it for you?
Plz respond as I’m looking to construct my own blog and would like to
know where u got this from. thanks a lot